صادق تبریزی (۱۳۱۷-۱۳۹۶)، متولد تهران و دانشآموختهی رشتهی نقاشی مینیاتور در هنرستان است. سال ۱۳۳۷ تحصیل در رشتهی معماری داخلی در دانشکدهی هنرهای تزئینی را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۳ با دریافت مدرک کارشناسیارشد از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. او از هنرمندان پیشگام هنر نوگرای ایران، نقاش، طراح، خوشنویس و از چهرههای شاخص مکتب سقاخانه و نقاشیخط است.
تبریزی در کنار خلق اثر، دهها مقاله هنری نیز به چاپ رساند. او در سال ۱۳۵۲ نگارخانه ۶۶ را در خیابان سمیه کنونی دایر کرد و نخستین پوستر جمهوری اسلامی موسوم به شبهای اللهاکبر را در سال ۱۳۵۷ طراحی نمود.
او در آغاز علاوه بر نقاشی ایرانی، در زمینه سفال و سرامیک نیز فعالیت داشت و بسیاری از خط نگارههایش را نخستین بار روی قطعات سرامیک اجرا کرد و بهعنوان بنیانگذار این سبک شناخته شد. نخستین نقاشیهای خود را روی پوست آزمود.
در ادامه، تجربیات متفاوتی با تکنیک کولاژ و با استفاده از انواع قطعات تزیینی و ترکیب آنها با نقوش ایرانی، فیگورهای مینیاتوری و رنگهای زنده داشت. نخستین بار آثار وی در انجمن ایران و آمریکا نمایش داده شدند، هرچند پس از شرکت در بینالهای تهران (۴۵–۱۳۴۱) تبریزی بیش از پیش به استفاده از عناصر نوشتاری و فرمه ای خوشنویسی ایرانی روی آورد و در ادامه این خطوط را در ترکیبی چشمنواز و شاعرانه با سنت نگارگری با نیمنگاهی به نقاشیهای قهوهخانه ادغام کرد. او بهمرور متأثر از هنر مدرن و با نگاهی فرمالیستی به خوشنویسی سنتی، آثاری بدیع با رویکرد اکسپرسیونیسم انتزاعی خلق کرد.
این هنرمند بهسبب آشنایی و تجربهی هنری در رشتههای مختلفی چون نگارگری، خوشنویسی، چاپ، سرامیک، نقاشی پشتشیشه و معماری، آثار بسیاری خلق کرد که از نظر تکنیکی و موضوعی طیف گستردهای را در برمیگیرد. بهطورکلی آثار صادق تبریزی را از جنبهی مضمونی میتوان به سه دستهی «سوارکاران و عشاق»، «خسرو و شیرین» و مجموعهی «نقاشیخطها» تقسیم کرد.
با آغاز دهه ۱۳۵۰ سبک کاری تبریزی تثبیت شد و او با اغراق در ابعاد آدمها و جانوران، برخلاف مینیاتورهای ظریف نسخههای مصور کهن، به روایتی تازه از همنشینی خط و رنگ در گستره بوم و نوآوری در نقاشی رسید و همین امر او را از خیل نقاشان مینیاتوریست سنتگرای همعصرش جدا کرد.
صادق تبریزی نخستین بار در سال ۱۳۳۸ نقاشی خط را روی یک پنل سرامیکی کار کرد و به گواه برخی کارشناسان و منتقدان کار این هنرمند روی این پنل سرامیکی، نخستین اثر نقاشی خط است که کلماتش به قصد خوانده شدن نوشته نشدهاست.
او در کنار پرویز تناولی، حسین زندهرودی، فرامرز پیلارام، مسعود عربشاهی و منصور قندریز از پیشگامان مکتب سقاخانه است، مکتبی که ریشه در مکتبهای قدیمی و میراث فرهنگی ایران داشت و قرار بود پلی میان سنت و دنیای نو بنا کند. وی آخرین نمایشگاه خارج از ایرانش را همزمان با «هفته هنری جهان اسلام» در سال ۱۳۹۱ در لندن برپا کرد. روزنامه ایرلندی «آیریش تایمز» او را «خنیاگر رنگها» دانست که با نقاشیهایش، موجب نزدیکی فرهنگها به هم میشود.
در زمینهی معماری داخلی و نقاشیدیواری نیز فعالیتهای برجستهای داشته است که از شاخصترین آنها میتوان به طراحی تزئینات داخلی هتل هیلتون تهران و حرم حضرت عبدالعظیم اشاره کرد. او پس از انجام این پروژههای هنری در دههی هشتاد موفق به دریافت تقدیرنامهی وزارت مسکن و شهرسازی و نشان درجهیک از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد.
در طول پنجاه سال فعالیت هنری، وی بالغ بر سی نمایشگاه انفرادی و گروهی داشته و آثارش علاوه بر نمایش در گالریها و نمایشگاههای بزرگ جهان همچون آرت فر ایتالیا، هیل لندن، منهتن سوهو آمریکا، آرتیتود پاریس، آرت اکسپو چین و نمایشگاه بینالمللی سوئیس، در موزههای مهمی همچون مجموعه گری دانشگاه نیویورک، موزه هان چین و موزههای بانک ملی، بانک سپه، بانک پاسارگاد و هنرهای معاصر تهران نگهداری میشوند. تبریزی از منتقدان جدی جریانهای حاکم بر حراجیهای داخل ایران بود.
در آثار صادق تبریزی نشانه های تصویری در شش دسته طبقه بندی میشوند. به طور کلی عناصر تصویری بیشتر به صورت نمایه ای و نمادین میباشد. بیشترین حجم عناصر تصویری از نوع نمادین-شمایلی بوده و از نشانه فیگوراتیو و انتزاعی ناشبیه ساز تشکیل شده است و کمترین نشانه طبیعت گرایانه میباشد. در نمونه های مطالعاتی وجه اشتراک بین نشانه های تصویری و نیز تقسیمات نشانه شناسی مفاهیم بسیار مشاهده شده است. نقوش نوشتاری، در آثار تبریزی از جایگاه خاصی برخوردار است که با مضامین دینی و معنوی و با خط ثلث ایرانی توأم شده است. از این نقوش در تمامی آثار مشاهده شده است. نقوش گیاهی بیشتر به صورت نمادین و نقوش انسانی و جانوری بیشتر به صورت شمایلی قابل رویت است.
نقاشی های بعدتر او آمیخته ای از تصویر شخصیت های مذهبی و علم ها و کتل ها با تصاویر نگارگران ایران است. سپس با روحیه ای شاد و گاه طنزآلود، مردان و زنان مینیاتوری را وارد کارهای خود کرد و همین روش را، با استفاده از رنگ و روغن و در قطع بزرگ، مدتی ادامه داد.
سوژه اصلی کار او عشاق جوان و زنان و مردانی در هم پیچیده اند که به شیوه گرفت وگیر ساخته شده اند. این حالت مهرگیاه وار که انس و الفت اندام را در شکل های متنوعش به تماشا در می آورد، مشغله ذهنی نقاشی است که به رغم ذهن طنز اندیش اش رفتاری احساساتی و برداشتی نوستالژیک دارد فضای قدیمی برای او، واجد ارزشهای برتری است که چون آن را خوب میشناسد، به آسانی آن را وا نمینهد، در هر فرصتی به شیوه خود به نو شدنش همت گماشته است.
صادق تبریزی از نقاشانی بود که با رنگ مایه های مفرد و بیشتر قهوه ای شروع به آفرینش گرایشی در آثار انتزاعی کرد. مکاشفه او برای خلق آثار انتزاعی بیشتر از خط نوشته فارسی بود که آنها را با ترکیبات تازه و ابتکاری به کار میبرد. صادق تبریزی، زندگی و هنرش را در متن سنت یافته و آموخته است.
در آثارش موتیف هایی همانند نگارگری و عنصر خط، غالب آثارش را تشکیل میدهد. در نقاشیهای وی تقلیدی خفیف از چهره نگاری های دوران صفوی قابل مشاهده است که ابعاد ادبی، هنری و فرهنگی را باهم به طور هم زمان درهم ترکیب کرده است و به گونه ای آثار را خلق کرده که تا حد زیادی از سنت و فرهنگ ایرانی نشات گرفته است.
این آثار با استفاده از نمادها و نشانه ها از دلایل مهم قوت و غنای فرهنگ و تمدن ایرانی است. آنچه این آثار را منحصر به فرد میسازد وجود نقوش و نمادهای ایرانی میباشد.
محور اصلی کارهای تبریزی خط است. او در ابتدا از جنبۀ تزئینی و پر کردن فضای خالی خط در حاشیه های کارهایش بهره میبرد؛ اما بعد از مدتی شروع به آزمودن جنبه های جدیدی از کالیگرافی و به بیان دیگر خوشنویسی میکند؛ چنان تلاش میکند عنصر خط را به عنوان اساس کمپوزسیون آثارش به کار میگیرد. تمهیدی که تبریزی در اغلب ترکیب بندی هایش به کار میبرد، تکرار در موسیقایی حروف و نقوش تزئینی پرکاربرد در هنرهای سنتی و صنایع دستی ایرانی است.
او حرکت ها و انحنای ترسیمات خط فارسی را در دل اشکال تجریدی که با حرکت آزادانه قلم بر روی بوم پوستی ایجاد میکند جای میدهد بدون آنکه خود را در قید و بند خوشنویسی محصور کند. بدین ترتیب، اوج خلاقیت خود را با استفاده از موتیف های سنتی در زمینۀ هنر بومی به اثبات میرساند. نشانه های بومی عبارتند از: خط و موتیف های سنتی که او در این دوره از آنها استفاده مینماید. در آثار تبریزی عینیت گرایی بیشتر به کار رفته است و نشانه های بومی بیشتر شبیه به هم و هم شکل هستند.
جوایز:
- تقدیر نامه وزارت مسکن و شهرسازی برای طرح توسعه حرم حضرت معصومه قم1383
- دریافت نشان درجه یک هنری از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی 1386