محمدهادی فدوی، نگارگر نوسنت‌گرای ایرانی، در سال ۱۳۳۸ در اراک متولد شد. علاقه او به نقاشی از کودکی و از طریق آشنایی با نقاشان بازاری و صنایع دستی شکل گرفت. نخست با کتاب‌های آموزشی و نقاشی رنگ‌روغن آغاز کرد و تحت تأثیر آثاری از ونگوک و سزان قرار گرفت. بعدها به سفارش پرتره پرداخت و هم‌زمان در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرد؛ به گفته خودش، شعر فارسی و به‌ویژه حافظ تأثیری عمیق بر نگاه و نقاشی‌هایش داشته است.
با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ وارد سینما شد و در زمینه‌هایی مانند طراحی صحنه و لباس تجربه اندوخت. او با کارگردانانی چون داریوش فرهنگ، ابراهیم حاتمی‌کیا و کیومرث پوراحمد همکاری داشت و در پروژه «گالری ۹» نزدیک به صد اثر، از جمله «دکتر گاشه» ونگوک، را مطالعه و کپی کرد. درآمد سینما به او امکان داد تا آزادانه‌تر به نقاشی بپردازد، اما سرانجام به دلیل نارضایتی از فضای اقتصادی آن، تمام وقت خود را وقف هنر کرد.
نخستین نمایشگاه انفرادی‌اش در سال ۱۳۷۳ در نگارخانه ارشا برگزار شد و در سال ۱۳۸۱ نیز با نمایشگاه موفق خود در «نشر کارنامه» بیش از پیش شناخته شد. در سال ۱۳۸۴ آثارش را در شهر کتاب نیاوران به نمایش گذاشت و در طول این سال‌ها نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی بسیاری در تهران و اراک برپا کرده است.
نقش‌مایه‌های حیوانی همچون ماهی، جغد و خروس در آثار اولیه‌اش دیده می‌شوند و بعدها سرو (نماد درخت زندگی) و به‌ویژه اسب جایگاهی محوری یافتند. دیدن تابلوی اسب شرف‌الدین حسینی در موزه آرمیتاژ او را به پژوهشی درباره بازنمایی اسب در تاریخ نگارگری ایرانی کشاند که نتیجه‌اش در مجله «هنر سایه» منتشر شد.
فدوی به‌تدریج انسان را هم وارد قاب‌هایش کرد و با الهام از مینیاتورهای رضا عباسی و کمال‌الدین بهزاد کوشید زبانی تازه برای نگارگری بیافریند. او آگاهانه به سمت نوعی نگارگری دکوراتیو رفت و زیبایی و لذت بصری را اصل اساسی هنر دانست. در همین مسیر، با بهره‌گیری از رنگ‌های سنتی ایرانی مانند لاجوردی، اُخرایی، قرمز ورمیلیون، سبز، نارنجی، زرد زعفرانی و طلایی، مخاطب را به سفری رنگین در تاریخ هنر ایران دعوت می‌کند. ریتم و حرکت موجود در نقاشی‌هایش نیز یادآور سینما و قصه‌گویی تصویری است؛ پیوندی میان تجربه‌های سینمایی و جهان نگارگری او.
در یکی از نمایشگاه‌هایش، مجموعه «اسب‌های بی‌سوار» موضوع اصلی آثار قرار گرفت. در این مجموعه، اسب‌های رنگین در حرکت، در کنار نمادهایی چون سرو و دیگر عناصر نگارگری ایرانی، در ترکیبی چندلایه از طراحی دستی، مرکب و رنگ شکل گرفتند. این آثار که برآمده از سنت نگارگری ایرانی‌اند، با رویکردی نو جان تازه‌ای یافته و تلاشی برای پیوند سنت و مدرنیته در قالبی معاصر هستند؛ بازنمایی‌ای از زیبایی و اهمیت مینیاتور ایرانی که هویت و فرهنگ غنی گذشته را با نگاهی روزآمد پیش چشم مخاطب می‌گذارند.